معماری آلمان پشتوانه محکم و فرهنگی اصیل را در کارنامه خود دارد. کشوری که بارها مورد هجوم قرار گرفته، جنگهای زیادی را پشت سر گذاشته اما همچنان پا برجا ایستاده و نبوغ مردمانش آن را به یکی از بهترین کشورهای دنیا در زمینه اقصاد، صنعت، قوانین اجتماعی و معماری تبدیل کرده است. بی شک مطالعه درباره تاریخچه معماری آلمان جذاب و خواندنی خواهد بود.
به هر کدام از مناطق آلمان که سفر کنیم معماریهایی با سبک متفاوت را خواهیم دید. چرایی این تنوع در سبک معماری را میتوان در تاریخ پر فراز و نشیب آلمان جستجو کرد. سازههای کشور آلمان با حفظ شکوه و اقتدار در هر دوره و تحت تاثیر شرایط اقتصادی، سیاست حاکم و فرهنگ موجود در جامعه تغییر کرده است.
اما نکتهای که به وضوح در معماری آلمان دیده میشود اینست که سبکهای معماری کهن در این کشور طرفداران بیشتری نسبت به سبک معماری مدرن دارد. به عقیده بسیاری از کارشناسان روح و گرمای زندگی را میتوان در معماری سنتی آلمان حس کرد، چیزی که در معماری مدرن به سختی دیده میشود.
معماری آلمان از دوران کهن تا رمانسک
معماری آلمان دوره روم باستان متولد میشود. زمانی که امپراطوران روم، این کشور را زیر سلطه خود داشتند و سازههای باشکوهی از جمله قلعهها، دژها و پلها را در مناطق مختلف آلمان بنا کردند. نمونه این بناهای نظیر مانند باسیلیکای کنستانتین، پل رومی و … را هنوز میتوان در گوشه و کنار آلمان مشاهده کرد.
با پشت سر گذاشتن امپراطوری رومی و معماری آن دوره به معماری سبک رمانسک میرسیم. سبکی که با بهره گرفتن از معماری رومی و ایجاد تغییر در آن نوعی نوآوری را بوجود آورد.
کلیساها در معماری رمانسک دارای جایگاه ویژه بودند. تا جایی که بزرگترین کلیسای دوران مسیحیت با نام Speyer در قرن 11 متعلق به معماری رمانسک میباشد. از این مکانها نه فقط جایی برای عبادت بلکه به عنوان محلی برای تجمعات و اخذ تصمیمات مهم استفاده میشد.
از ویژگیهای اصلی معماری این دوره آلمان میتوان به پلانهای متقارن، طاقهای متقاطع، طاقهای نیمدایرهای، برجهای مرتفع، پنجرههای جفت و استفاده از ظاهر تنومند اشاره کرد.
12 نمونه از کلیساهای ساخته شده در این دوره را میتوان در شهر تاریخی Colonge دید. دو کلیسای بزرگ Mainz و Worms تمام ویژگیهای معماری سبک رمانسک را در ساختمان بنای خود دارند.
معماری آلمان در دوره گوتیک و رنسانس
با ورود به قرن 12 میلادی معماری گوتیک در اروپا ظهور پیدا کرده و معماری آلمان را تحت تاثیر قرار داد. اولین سازهای که با این سبک معماری در آلمان ساخته شده کلیسای ست عظیم و معروف به نام Liebfrauenkirche که ساخت آن به سال 1230 بازمیگردد.
معماری گوتیک با طاق جناغی، قوس تیزه دار، رفیع بودن بنا، استفاده از شیشه منقوش و استفاده از پشت بندهای آزاد تحولی عظیم را در معماری اروپا بوجود آورد. نکته مهم در مورد معماری گوتیک اینکه بسیاری از کارشناسان این سبک از معماری را ویژه کلیساها میدانند. در واقع وجود تعداد بیشماری از کلیساها با سبک گوتیک در سراسر اروپا را میتوان تاییدی بر این نظریه دانست.
دو کلیسای جامع کلن در آلمان و کلیسای جامع میلان در ایتالیا از زیباترین سازههای ساخته شده در دوره گوتیک میباشند.
قرنهای 15 و 16 میلادی دوره پایان گوتیک و آغاز معماری رنسانس در اروپاست. دورهای که به عقیده بسیاری میتوان آن را عصر نوزایی معماری نامید.
معماری شهرهای Torgau، Aschaffenburg، Landshut و قصرهای Trausnitz و Landshut از نوع معماری آلمانی در دوره رنسانس به شمار میروند.
رنسانس با احیای معماری رومی به فصلی برای پایان دادن سلطه کلیسا بر معماری، اصلاحات مذهبی و ظهور هنر در اروپا تبدیل شد. این سبک جدید در ایتالیا و شهر فلورانس فعالیت خود را آغاز کرده و رفته رفته بر معماری سراسر اروپا و آلمان تاثیر گذاشت. در این دوران ساخت بناهای غیر مذهبی از جمله قصرها، خانههای ییلاقی، سازههای تزیینی و … به اوج خود میرسد.
ورود به سبک جدید در معماری آلمان
توصیف آغاز سبک جدید معماری آلمان را باید از ظهور دو سبک باروک و روکوکو آغاز کنیم.
معماری باروک را میتوان به نوعی سبک پیشرفتهتر معماری رنسانس دانست. در این سبک معماری کاخها و تزیینات آنها از اهمیت ویژهای برخوردار بود. در واقع سبک باروک در آلمان از معماری قصرهای سلطنتی ایتالیا الهام گرفته شد.
با ظهور معماری روکوکو و کمرنگتر شدن باروک، شکوه و جلال قصرهای سلطنتی به اوج خود رسید. کاخ آگوستوس بورگ (Brühl Castle) و کاخ سن سوسی (Sanssouci Palace) از مجللترین کاخهای آلمان هستند که جزییات معماری روکوکو را به خوبی نشان میدهند.
اما با ورود معماری نئوکلاسیسم، سبک روکوکو نیز به پایان خود نزدیک شد. معماری جدید در مقابله با تجملگرایی بیش از انداره به پا خواست و ارزشهای زیبایی شناسی همراه با نظم و ساختار هندسی را به معماری آلمان وارد کرد.
ساختمان تئاتر ملی در شهر برلین و موزه آلتس دو سازه ارزشمند به سبک نئوکلاسیسم هستند که توسط معمار معروف آلمانی کارل فریدریش (Carl Friedrich Gauss ) طراحی و ساخته شدند.
از آن پس معماری در آلمان پا به دنیای نوین میگذارد. دنیایی که هنری وان دوولد (Henry van de Velde) معمار بلژیکی ساکن در آلمان نقشی پررنگ در بوجود آوردنش ایفا کرد. جایگزین کردن خطوط منحنی و صریح به جای سبکهای قدیمی از ابداعات این طراح معروف به شمار میرود.
در آلمان ساختمانهای زیادی با این سبک از معماری ساخته شدند و از مهمترین آنها میتوان به موزه فولک وانگ ((Folkwang اشاره کرد.
سبک معماری در دوره هیتلر
در بررسی معماری آلمان نمیتوان هیتلر و عقایدش را نادیده گرفت. به اعتقاد هیتلر معماری هر کشور نشاندهنده قدرت، عظمت و حتی نبوغ حاکمان آن میباشد. از این رو معماران آن دوره میبایست معماری روم باستان را به آلمان نازی تلفیق کرده و شکلی جدید و ماندگار به سازهها میبخشیدند.
هیتلر با معماری سبک نو و مدرنتیه مخالف بود. در همین راستا ساخت بسیاری از بناهای آلمان در آن دوره متوقف و ایجاد سازههایی طبق سلیقه وی در دستور کار قرار گرفت. در واقع هدف هیتلر از انجام این کار به جای گذاشتن سازههای ماندگار در تاریخ آلمان بود. اما باشکست نازیها این رویا نا تمام ماند و بسیاری از نباهای ساخته شده تیز تحت تاثیر جنگ نابود شد.
در نهایت و با تقسیم شدن آلمان به دو نیمه شرقی و غربی، شوروی قسمت شرقی و کشورهای انگلستا، آمریکا و فرانسه قسمت غربی را زیر نفوذ خود گرفتند. بدین ترتیب معماری در آلمان سمت و سویی جدید را در پیش گرفت.
در آن دوران بود که ساختمانهای به گفته کارشناسان سرد و بی روح بیشتر مناطق آلمان را احاطه کردند. هر چند که معماران آن دوران تمام تلاش خود را برای احیای دوباره معماری آلمان به کار بستند اما نتیجه آنطور که پیشبینی شده بود رضایت بخش نبود.
مدارس باهاوس (Bauhaus)، الگویی برای معماری جهانی
مدارس باهاوس در آلمان سبک جدیدی از معماری در دنیا بنا نهادند. داستان ساخت این مدارس به دوران قبل از نازی برمیگردد.
ایده ساخت باهاوس با زمینه پایان دادن به تجملگرایی در معماری آلمان شکل گرفت. در این ایده ابتدا کارخانجات و مراکز صنعتی ساخته شده و سپس آسمانخراشها شروع به پر کردن شهر کردند.
باهاوس (Bauhaus) اما جدای از تمام سازهها خود به تنهایی انقلابی نوین را پدید آورد. ایده ساخت باهاوس را والتر گروپیوس (Walter Gropius) طراح برلینی عنوان کرد. وی آکادمی هنرهای زیبا و مدرسه هنر پیشهها را با هم تلفیق کرده و در نهایت باهاوس را خلق کرد.
به عقیده وی تلفیق صنعتگران و هنرمندان در یک جا میتواند انقلابی را در معماری پدید آورد. هر چند که با روی کار آمدن نازیها فعالیتهای باهاس نیز تعطیل شد اما فارقالتحصیلان با مهاجرت به دیگر کشورها مانند آمریکا هدف آنرا زنده نگاه داشتند. تا جایی که مدرسهای با همین نام در شیکاگو افتتاح و معماران برجستهای را پرورش داد.
معماری امروز آلمان
معماری آلمان امروز نه به سبک گوتیک و رنسانس، بلکه معماری بنا شده پس از جنگ جهانی را پیش گرفته است. آسمان خراشهای بلند و ساختمانهای کوتاه در کنار هم قرار گرفته و شهرهای آلمان را گسترش دادهاند.
هر چند که بناهای تاریخی در گوشه و کنار آلمان دیده میشوند اما همانطور که در ابتدای مطلب گفته شده بسیاری از کارشناسان معماری امروز آلمان را در مقایسه با روزگار گذشته سرد و خالی از روح توصیف میکنند.